شهریور93
نمیدونم چرا وقتی یه سری عکس میذارم یهو نی نی وبلاگم قاط میزنه و باز هرچی نوشته بودم پرید
جوجووکوچولو ما رفته بودبم مشهد که برای همیشه بمونیم اما چون یه سری کارای بابا جورنشد باابایی اومد مشهد و یه دوهفته پیشمون موند و منم تصمیم گرفتم همراش برگردیم تا هروقتکارهاجورشد همه باهم باشیم
اول عکس پارک و شهربازیایی که رفتیم و میذارم برات
اینجا براخودت توی پارک دوست پیدا کرده بودی
اینجا یه نی نی شما رو هول داد و افتادی زمینو صورت ماهت زخمی شد و خدامیدونه چقد گریه کردی
اینجا با ابولفضل که یه قرار نی نی سایتی بود و من با مامانش دوست بودم داشتیم
کلوپ پاندا رو خیلی دوست داشنتی و اکثر اخر هفته میرفتیم اونحا
چندباری پروما رفتیم و نزدیکای اومذنمون به چابهار همراه بابا فرهاد رفتیم سرزمین عجایب بالای الماس شرق و انقد شما اونجا بازی کردی که همونجتپا خوابت برد
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی